بررسی دلایل تقلب دانشآموزان/دانشجویان
سالهاست که معلمان، مدیران و سیاستگذاران نظام آموزشی در سراسر جهان درگیر پدیده تقلب هستند اما پیش از آن شاید این سوال مطرح باشد که تقلب تا چه میزان شیوع دارد؟ در سال ۲۰۱۲ مرکز اخلاقیات جوانان وابسته به موسسه جوزفسن گزارشی را منتشر نمود حاکی از آن که بیش از نیمی از دانش آموزان در مدارس از تقلب در امتحانات استفاده میکنند. همچنین حدود ۷۴% از آنها نیز تکالیف همکلاسیهایشان را رونویسی میکنند. همچنین تحقیقی از هفتاد هزار دانش آموز دبیرستانی از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۱۵، نشان داد که ۵۸% دانش آموزان در مقالات خود سرقت ادبی میکنند و ۹۵% از آنها به نحوی تقلب میکنند.
با این میزان از گستردگی، حال این سوال مطرح میشود که چرا دانش آموزان تقلب میکنند؟ بر اساس یافتههای محققان و روانشناسان، دلایل تقلب متعدد و متنوع هستند با این حال آموزشگران در تلاش هستند دلایل و عوامل ایجادکننده این پدیده را کشف و برای رفع آن راهکارهایی را به کار برند.
توجیه تقلب:
اینطور نیست که دانش آموزان ندانند تقلب، کار نادرستی است بلکه مسئله این است که آنها خود را از نظر اخلاقی توجیه کرده و محق میدانند. دکتر دیوید رتینگر، استاد دانشگاه مری واشنگتن و سرپرست گروه تحقیق در این زمینه، بر این باور است که دانش آموزان خودپندارهای مبتنی بر باور به نظام اخلاقی صادقانه برای خود میسازند اما تقلب کردن را به عنوان استثنایی که قاعده را زیر سوال نمیبرد، تصور میکنند و سعی میکنند با انواع استدلالات این عمل نادرست را توجیه کنند.
برخی از آنها تقلب میکنند زیرا نمیتوانند ارزش کار یا تکلیفی که برایشان معین شده است را درک کنند برای مثال وقتی دانش آموزان با تکالیف حجیم، مفصل و سنگین مواجه میشوند نمیتوانند درک کنند که چرا باید این همه کار را انجام دهند و دست به رونویسی میزنند. یکی از دانش آموزان در این باره میگوید: «وقتی هیچ تفکر انتقادی در بین نباشد و تنها وظیفه تو به عنوان دانش آموز انجام تکالیف سنگین و رونویسی از کتاب باشد، معلوم است که تلاش میکنی این کار را برای خودتر سبکتر و رنج آن را کمتر کنی!»
اما دانش آموزان حتی در مورد تکالیفی که ارزش و اعتبار آن را هم درک میکنند، دست به تقلب میزنند. بسیاری از دانش آموزانِ موفق که تحت فشار زیادی برای گرفتن نمرات عالی و کمالگرایی بیش از حد هستند، نیز برای بالا بردن نمره خود در یک امتحانی که ماهها برای آن زحمت کشیدهاند، به تقلب رو میآورند. به طوریکه حاضر نیستند حاصل ماهها تلاش و درس خواندن خود را بابت چند سوال امتحان یا یک تکلیف سختگیرانه، هدر دهند.
همچنین تحقیقات نشان میدهند که دانش آموزانی که معمولا از بابت هوش و استعداد خود و نه از بابت ارزش کاری که انجام دادهاند مورد تشویق قرار گرفتهاند، نیز برای حفظ جایگاه و تصویری که از آنها ساخته شده است و کم کردن فشار روانی و اجتماعی ناشی از آن، به تقلب روی میآورند.
بخشی از مراحل رشد:
طبق پژوهشهای انجام شده، نوجوانان بیشتر از سایر مقاطع سنی، در معرض استفاده از تقلب هستند. نوجوانان احتمالا به سبب عوامل بیولوژیک و روانی، بیش از کودکان دبستانی و دانشجویان در دانشگاه، مترصد درگیر شدن در رفتارهای پرخطر، نتایج پیشبینی نشده و ریسک کردن برای استفاده از تقلب هستند. نوجوانان معمولا کمتر از سایر برهههای سنی، به عواقب کارهایشان فکر میکنند و از همین رو، خطرپذیری و انجام رفتارهای پرخطر در این مرحله سنی بیشتر است. نوجوانان اغلب مایلند جرأت و جسارت خود را به رخ دیگران بکشند و از همین رو حتی در صورتی که انجام تقلب برایشان عواقب بدی نیز داشته باشد، همچنان مایل به انجام آن هستند و معمولا با دوستانشان شرطبندی میکنند که قادر خواهند بود از این مسئله، قسر در روند.
همچنین تقلب معمولا در بین جوانان شایعتر است و به عنوان یک رفتار اجتماعی پذیرفته شده است. در تحقیقی که بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۲ در آکادمی نظامی آمریکا صورت گرفته بود نشان داد که دانش آموزان/دانشجویان در محیطهایی که تقلب در آنها پذیرفته است و با سختگیری کمتری مواجهه میشود، تحت فشار همسالان قرار میگیرند به طوریکه تقلب نکردن برای آنها به مراتب سختتر از تقلب کردن میشود و منجر به از دست رفتن جایگاه اجتماعی بین دوستان میشود. به طوریکه «نه گفتن» به دوستانی که درخواست تقلب دارند، بیش از تحمل فرد سخت میشود و این دور باطل، آغاز و تقویت میشود.
تکنولوژی: تسهیلگر
امروزه دسترسی گسترده به تلفنهای هوشمند و کامپیوترهای شخصی، گسترۀ وسیعی را برای دانش آموزان فراهم آورده است تا بتوانند در کمترین زمان ممکن پاسخ سؤالات، تکالیف و امتحانات را بهدست آورند. از طرف دیگر به عقیده لیز راف، معلم زبان انگلیسی دبیرستان گارفیلد در لسآنجلس، دانش آموزانی که از شبکههای اجتمکاعی مجازی استفاده میکنند، به میزان بیشتری از سرقت ادبی در تکالیف و مقالات خود استفاده میکنند؛ به عقیده این معلم، این دانش آموزان از آنجایی که به همرسانی، بازنشر و استفاده از آثار و سخنان دیگران در شبکههای اجتماعی عادت کردهاند، تصویر به کلی متفاوتی از مالکیت معنوی افکار و آثار دارند و مالکیت عکس، فیلم و نوشته را پدیدهای سیّال و غیرانحصاری تلقی میکنند. وقتی در مورد ارتکاب سرقت ادبی در مقالاتشان به آنها تذکر میدهید نمیتوانند تفاوت آن را با آنچه هر روز در شبکههای اجتماعی انجام میدهند، بهخوبی متوجه شوند.
یافتههای پروفسور دانلد مککیب از دانشگاه راجرز نیز نشان میدهد که ۶۰% از دانشجویانی که از تکنولوژی دیجیتال برای تقلب و سرقت ادبی استفاده میکنند، حتی ارتکاب این عمل را تقلب تلقی نمیکنند و برعکس از آن به عنوان یک روش مناسب و مؤثر برای انجام تکالیف نام میبرند.
آنچه مسلم است آن که تقلب به شیوههای سنتی و مدرن آن همواره بخشی جداناپذیر از هر نظام آموزشی بوده و هست. آنچه به معلمان و اساتید در روبهرو شدن با این پدیده کمک میکند، مطالعه و درک عواملی است که دانش آموزان و دانشجویان را به سمت تقلب سوق میدهد زیرا تا زمانی که عوامل انگیزه بخش جوانان برای مبادرت به تقلب بهخوبی شناخته نشود، با تهدید و تنبیه نمیتوان تقلب را مهار کرد.